گوژپشت نتردام

گوژپشت نتردام:

این رمان از ویکتور هوگو رو بخون و تا مدت ها توی این داستان غرق شو چون یکی از شاهکار های جهانه.

در این کتاب غم‌انگیز و آموزنده و شاهکار عالی تاریخى و عشقى حقایق تلخ زندگى و مفاسد و معایب نادانى‌هاى یک اجتماع دور از تمدن رو به رخ بشریت کشیده و اون رو با تازیانه‌اى که هم عبرت‌آموز هست و هم خیرخواهانه، نموده و دلسوزانه راه زندگى رو نشون داده.

داستان این رمان از این قراره که توی پاریس قرن پونزده میلادی، رئیس نگهبانان شهر نوزاد ناقص‌الخلقه‌ای رو پیدا کرده و سرپرستی اونو به عهده می‌گیره و توی برج کلیسای نوتردام نگهداری می‌کنه. این کودک که صورتی نازیبا داره رو کازیمودو مینامه و کازیمودو که بدنی قدرتمند داره و مسئول نواختن ناقوس‌های کلیسا میشه. بیست سال بعد، زمانی که پاریس توی تکاپوی برگزاری جشنی هست و دخترکی کولی که توی خیابان‌ها برنامه اجرا می‌کنه و ماجرا از این‌جا آغاز میشه....

این هیولاى گوژپشتى که تقریبا تو همه‌جاى کتاب به چشم مى‌خوره در واقع قهرمان داستانه در برابر خوبى و مهربانى و ابراز وفادارى نسبت به آزاد کننده خودش رو به هر آب و آتشى زده و تا سرحد فداکارى پیش میره.

اگه به قلم ویکتور هوگو و رمانای تخیلی ولی هیجان انگیز علاقه داری این کتابو از دست نده.